جدول جو
جدول جو

معنی خشکه دادن - جستجوی لغت در جدول جو

خشکه دادن
(بِ / بُ رو رَ تَ)
جیرۀ نوکران خام نه پخته دادن. (از لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی) ، جیرۀ نوکران را نقدی دادن بدون طعام و لباس. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشک دامن
تصویر خشک دامن
پاک دامن، نجیب، عفیف، پارسا، پاک جامه
فرهنگ فارسی عمید
(خَ / خِ رُ شَ کَ دَ)
فریب دادن. فریفتن. گول زدن: من ندانستم که کار این قوم بدین منزلت است و عشوه دادند مرا به حدیث ایشان و راست نگفتند. (تاریخ بیهقی ص 585). پس اگر عشوه دهد کسی که حیلتی باید ساخت که مسعود بر جناح سفر است... نباید خرید. (تاریخ بیهقی). خردمند آن است که به نعمتی وعشوه ای که زمانه دهد فریفته نشود. (تاریخ بیهقی).
گفتی که چو وقت آید کارت به ازین سازم
این عشوه مده کآنگه افسوس گرت خوانم.
خاقانی.
گر فلکت عشوۀ آبی دهد
تا نفریبی که سرابی دهد.
نظامی.
سیره ای دارد عجب در دلبری
عشوه پیدا بوسه پنهان میدهد.
عطار.
لاجرم هیچ کدام شخص بر امیر و پیشوای خویش دلال نتواند و دیگری او را عشوه ندهد. (جهانگشای جوینی).
خوابست همی که مینماید
یا عشوه همی دهد خیالم.
سعدی.
دوش لعلش عشوه ای میداد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانه ها باور کنم.
حافظ.
عشوه دادند که بر ما گذری خواهد کرد
دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت.
حافظ.
عشوه میداد که از کوی وفایت نروم
دیدی آخر که چنان عشوه خریدیم و برفت.
حافظ (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ کَ دَ)
رشوت دادن. پاره دادن. (یادداشت مؤلف) :
هرچه اندوختم این طایفه را رشوه دهم
بوکه در راه گروگان شدنم نگذارند.
خاقانی.
کعبه مرا رشوه داد شقۀ سبزش
تاننهم مکه را ورای صفاهان.
خاقانی.
خاقانی اگر رشوه دهد خال لبش را
ملک دو جهان خواهد و کمتر نپذیرد.
خاقانی.
گرگ چون رشوه داده بود ز پیش
جست حق القدوم خدمت خویش.
نظامی.
و رجوع به رشوت دادن و رشوت و رشوه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
پاره دادن بلکفت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشک دامن
تصویر خشک دامن
نیکو کار پاکدامن مقابل تر دامن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
تاشیدن چهرنیدن دسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکم دادن
تصویر شکم دادن
انحنا پیدا کردن: دیوار شکم دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشوه دادن
تصویر عشوه دادن
((~. دَ))
فریب دادن، گمراه کردن، فن آموختن، رمز آموختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
لرشوةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
Form, Shape
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
Bribe
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
soudoyer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
kutoa hongo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
формировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
formen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
رشوت دینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
ঘুষ দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
สินบน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
賄賂する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
rüşvet vermek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
뇌물을 주다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
לשוחד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
menyuap
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
रिश्वत देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
omkopen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
sobornar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
corrompere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
subornar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
行贿
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
łapówkować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
давати хабар
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
bestechen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
подкупать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
формувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی